جهان را نمایش چو کردار نیست
بدو دل سپردن سزاوار نیست
جهانا شگفتی ز کردار توست
هم از تو شکسته هم از تو درست
📌بیست و پنجم اردیبهشت هنگامه نکوداشت و ارجگذاری مقام حکیم توس_ فردوسی حکیم…🥀
✍فرججمالی فولادوند
📚شاهنامه بزرگترین مانیفست خردگرایی ،تاریخ آرمانی وآیینه همه نمای شناسه ملی و فرهنگی ایرانیان است ،تاریخ شکست ها و پیروزی ، سرود مهرورزی و سرافرازی و سربلندی ایرانزمین
رزمنامه ایست در پیکار با سرنوشت در دو جبهه فرهنگ و سیاست برای ماندگاری و بالندگی در برابر انواع تهاجم و شبیخون که بر این زبان و فرهنگ حادث شد
شاهنامه گستره ی جلوه گری غرور و غیرت ایرانی ست که در مقابل دست درازی و تجاوزات انیرانیان، به میهن، پا از میدان برون نمیکشد و جانفشانی میکند آن گونه که رگ غیرتش گردن فرازی میکند تاشاهرگ تجاوز هر دهان گشوده یِ دست کج را قطع کند و یک وجب از این خاک کم نشود تا زیر پای چکمه ی غارت و قیمتِ تنگ چشمان و چشم چرانها لگدمال نگردد.
فردوسی میتوانست همانند فرخی و عنصری و عسجدی، مدیحه سرا و ثناگوی محمود غزنوی باشد و در مقابل قصیده سرایی خود، صله دریافت کند و روزگار در آرامش بگذراند ولی طبع منیع و شخصیت رفیع وی اجازه نمی داد همچون دیگر شاعران هم عصرش در دربار سلاطین بنشیند و ستایشگر باشد
من آنم که در پای خوکان نریزم
مَر این قیمتی لفظ دُر دَری را
فردوسی هیچگاه سرایش شاهنامه را به امید دریافت صله (سکه طلا) از محمود گجستک غزنوی آغاز ننمود او دهقان ، دهقان زاده و دهقان نژاد و از ملاکین و فئودالهای بزرگ شهر طوس بود و در طی ۳۰ سال همه جان و جهان خود را فدا نمود تا پرچم نازشخیز فرهنگ و تمدن طلایی ایران زمین در آن هنگامه که هرگونه کتابت و گفتمان به زبان فارسی به دستور خلیفه ناخلف بغداد توسط محمود غزنوی ممنوع شده بودبر زمین نماند
مصر با یک سابقه درخشان تاریخ و تمدن نتوانست در مقابل هجوم اعراب دوام بیاورد و با یک دیرینگی چند هزار ساله جذب و هضم و مسخ فرهنگ برهنه و خشن اعراب گردید
این دیرینگی و پایش و پیوستگی فرهنگ و تمدن طلایی باستان و پیوند ناگسستنی و در هم تنیده آن با حال و اکنون را مدیون فردوسی بزرگ هستیم
حکیم توس، یک تنه و تنها بار سنگین احیای فرهنگ به یغما رفته پارسی را بر دوش کشید و علیرغم اینکه دهقان نژاد و زمین داری بزرگ بود جان و جهان خود را هزینه کرد تا آن شبیخون و گردباد سهمگین، درخت گشن و تنومند فرهنگ ما را از بیخ و بن نکند
شاهنامه گنجواژه هایی چون میهن دوستی شجاعت وایثار, رشادت و رادمردی،ترویج مرام پهلوانی و شیوه قهرمانی را در قاموس به یغما رفته ایران و گنجینه لغات فارسی، زنده و پویا کرد ودر ویرمان و یادمان ایرانیان جاودانه ساخت
و این تلنگری بود بر پیکره جامعه فرهنگی ایران، درجهت بیدارباش و پاسداشت فرهنگ، تا بار دیگر غفلت نورزندو غافل نشوند
چرا که این پهنه ی اهورایی، در پناه فره ی ایزدی و کوشش و جوشش فرزانه مردان و دانشی زنانش، همواره گهواره جنبان تمدنهای بزرگ بشری و مردمانش از معدود کهن تباران فرهنگ آفرین جهانند که هویت و تاریخ روشنی را پشت سر دارد🙏
✍فرججمالی فولادوند
- کد خبر 12406
- 18 بازدید
- بدون نظر